مهدی جان ، جایگاه رفیعت گوارای وجودنازنینت با ارباب و علی اکبر لیلا خوش باش...
زیر باران با خیالت رمزورازی داشتم بادلی باران زده پر سوزو سازی داشتم،شب که آمد کوچه ها رنگ نگاهت را گرفت همچو شبگردان نوای دلنوازی داشتم،در میان شعله ها آتش به جان پروانه وار گرد شمع روی تو سوزوگدازی داشتم،ناز شست ماه رویت ای گل رعنای من همچو بلبل نغمه های یکه تازی داشتم،چون کبوتر خسته در پایان یک پرواز تلخ بی دلو شیدا چه شوری در نمازی داشتم...