🔹مادر شهید "مهدی صابری"🔻
🖊همه میگفتند نگذار به سوریه برود من میگفتم او عاشق اهل بیت(ع) است🔸
🔹چون کار هر مسلمانی به او میافتاد مشکلاتش را حل و فصل میکرد همه میگفتند نگذارید برود ما میگفتیم "مهدی" که عاشق "ائمه(ع)" و "اهل بیت(ع)" است، نمیشود جلویش را گرفت🔹
🔸دوسال بود که میخواست برود میگفتم شما بروی خواهرهایت تنها میشوند"دو تا خواهر دارد"🔸
🔹در "هیئتها" به من میگفت "مادر" از ته دلت برایم سر نماز و در این مجالس دعا کن🔹
🔸نمیدانستم حاجتش چیست من همیشه سر نمازهایم برای حاجتش دعا میکردم که الحمدلله عاقبت بخیر شد🔸
🔹نیتش این آخریها فقط این بود که من راضی باشم و دلم اجازه بدهد که به "سوریه" برود🔹
🔸یک سری بین مرخصیهایش به "مشهد" رفتیم موقعی که به صحن آمدیم، دیدم دارد میخندد گفت «اجازه شهادتم را از آقا امام رضا(ع) گرفتم»🔸
🔹گفتم "مادر" اگر شما بروی من تنها هستم و دیگر کسی نیست مرا به اینجا بیاورد با لبخند به من گفت «خدا هست»🔹
🔹 #شـــــهـــــیـــــد_مـــــهـــــدی_صـــــابـــــری
https://telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVJlISmZRYZ3ZA
- ۹۴/۱۱/۱۴